دیکشنری
داستان آبیدیک
خوراک معادل
english
1
legal documents contracts
::
equivalent feed
واژگان شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
خودکفایی
خودکناره گیری
خودکنترلی
خودکور
خودی
خودیابی
خور
خور کشند
خوراندن
خوراک
خوراک پزی
خوراک دادن
خوراک دستور
خوراک دهنده
خوراک لذیذ
خوراک معادل
خوراک هراسی
خوراک کردن
خوراکی
خوربین
خورپا
خورتصویرنگار
خورجین
خورجینک
خورجینی
خورد متقابل
خورد و خوراک
خورد کردن
خورد کردنی
خورد کننده
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید